پیام تبریک

همیشه خوشبحال تو

دوستت دارم هایم را در جیب چپ چهارخانه ی آبی ات بگذار میخواهم تنها مرز بین ما همین جغرافیای چهارخانه ی پیراهنت باشد..من بند بند وجودم کهکشان سبز چشمان توست ای سراسر وجودت وطن من روزت مبارک

+ نوشته شده در  پنجشنبه 3 اسفند 1402ساعت 16:46  توسط  

من برگشتم بلاگفا

سلام به همگی امیدارم حال دلتون خوب باشه

سال نو پیشاپیش مبارک

چقدر دلتنگ اینجام و دلتنگ دوستام

وقتی میام بلاگفا به تنها کسی که فکر میکنم مریم شیرین ناز هرجا هستی خوب باشی عزیز دل همیشه بیادتم سال نو مبارک پیشاپیش خوش قلب من

کامنت ها بسته است مثل همیشه شاد باشید

مریمی

♥ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 22:48 توسط مریم باغ شیرین

+ نوشته شده در  دوشنبه 7 فروردين 1402ساعت 12:13  توسط  

دلتنگي

گاهی روزمرگی ها باعث می‌شد کلمات توی ذهنم رژه بره اما دیگه شوق و ذوقی به نوشتن نداشتم این مدت هر وقت به بامداد و سوشیانت سر میزدم لوازم تحریر و خودکارهای زیبایی می خریدم با این توجیه که من یک نویسنده ام و باید همیشه قلم و خودکار داشته باشم..‌آنقدر رفتم و رفتم که تمام قفسه های خانه پر شد از قلم و خودکار کتابفروشی محل مرا خانم طاهری پولدار خطاب میکرد و من اما با لبخند کارت عابر بانک را مقابلش میگرفتم و با خنده ای میگفت نمیدونم چرا همیشه خانم طاهری صدات میکنم یعنی یاد گرفتن فامیلی من آنقدر سخت بود او که رمز کارت عابر بانک را هم بلد بود هر کس با کارت من به کتابفروشی اش میرفت خودش رمز را می زد...من گم شده بودم شاید هم دیگر مریم باغ شیرین سابق نبودم دیشب او هم گفت تو مریم دوماه قبل نیستی ..به خودم نیامده رفته بودم اما کجا در بهت و سردرگمی روزهایم شب میشد راستی چقدر فرق کرده بودم که او هم میگفت مریم قبلی را بیشتر دوست می دارد اصلا چند وقتی است که تماس دوستانه ای نداشته ام از بس در جواب دوستانم گفته بودم وقت ندارم سرم شلوغ است.. ♥ نوشته شده در جمعه چهارم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 17:6 توسط مریم باغ شیرین
+ نوشته شده در  دوشنبه 7 فروردين 1402ساعت 12:13  توسط